همانطور که اطلاع دارید ساخت شهرک و دهکده گردشگری در شمال کشور بسیار زیاد شده است. در این مقاله بانیان مسکن از پروژههای مختلف در شمال خواهیم گفت، ساخت شهرک را به بحث خواهیم گذاشت، دهکده گردشگری را از نظر خواهیم گذراند، سدسازی را روایت خواهیم نمود، مروری خواهیم داشت بر بازارهای محلی شمال و تمامِ این موارد را گره خواهیم زد به موضوعِ ساختِ ویلا. دعوت میکنیم تا پایان با ما همراه باشید.
کافی است صنعت ساخت ویلا را زیر ذرهبین ببریم، تا در یابیم، این صنعت با سونامی عجیبی دست به گریبان است. عدهای موج سواری بر این سونامی را در پیش گرفتهاند و چنین صنعتی را به جولانگاه خویش بدل نمودهاند.
از لفظ سونامی استفاده کردیم، میدانید دلیلش چیست؟
بیایید کمی از شمال بگوییم از طبیعت بکرش، از شالیزارهای سبزش، همانهایی که روح را صیقل میدهند و جانی دوباره به آدمی میبخشند.
آن زمان که ویلاسازان، ساخت ویلا را سودآور یافتند، آن زمان که متوجه شدند احداث ویلا یعنی پولدار شدن، انگشتشان را به سمت شالیزارها دراز نمودند، تخریبشان کردند و از آنها ویلایی ساختند لوکس و احتمالا از نگاه خودشان کاری کردند کارستان.
البته که چنین شاهکاری تنها به شالیزارها محدود نشد و باغها و مزارع شمال هم قربانی این مسئله شدند و دو دستی جایگاهشان را تقدیم کردند به ویلاهای دوبلکس و باشکوه.
باز هم به جمله اول بر میگردیم، صنعت ساخت ویلا با یک سونامی عجیب گره خورده که ردش مشهود است و آثارش محسوس. به زعم این که چنین اتفاقی زنگ خطری است بزرگ که باید آن را در بوق و کرنا فریاد زد و به اطلاع همه رساند، متأسفانه باید بگوییم به سرعتِ نور در حال پیشروی است و پیوسته در حالِ رشد است.
نقطه عطفِ این مسئله (ساخت ویلا به شکلی غیراستاندارد و به دور از قانون) با مقاله پیش رو، ضرورت دقت در انتخاب ویلاست، جلوتر مسئله را شفاف تشریح خواهیم کرد.
بهتر است در ادامه مقاله، نگاهمان را به مسئلهای دیگر معطوف سازیم (به رویِ دیگر این سکه)، بیایید از دیگر پروژههای مهم در شمال بگوییم و آثارشان را بر صنعت ساخت ویلا به تصویر بکشیم.
اگر موافق باشید با سؤال زیر بحث را پیش ببریم:
شهرک، واژه گمنام دیروز و لفظِ نام آشنای امروز در شمال
آنچه در ابتدای این مقاله بدان اشاره کردیم رشدِ ویلاسازی به شیوهای غیراستاندارد و نامعقول بود. این بار اما قرار است از فاکتورهایی بگوییم که ویلاسازی را در شمال محبوب ساختهاند اما به روشی منطقی و کاملا استاندارد.
با پروژه ساخت شهرک شروع میکنیم.
با شنیدن نام شهرک، متوجه میشویم مقصود یک شهرِ کوچک است. عموما در حوالی شهرهای محبوبِ شمالی، آستین بالا میزنند و شهرک میسازند، تا توپشان را گل کنند و نگاهها را بیش از پیش به خرید ویلا در شمال مجذوب نمایند.
احداث شهرک بر صنعت ساخت ویلا بیاثر نبوده. با آغازِ پروژه ساخت شهرک، ویلاسازی جهش را تجربه نمود و صنعت ساخت ویلا در شمال تصاعدی رشد کرد. دلیلش واضح است.
کاربری شهرکهای شمال معمولا رفاهی-اقامتی است یعنی شهرک محلی است امن و ایمن که با بهترین امکانات رفاهی عجین شده و با تجهیزات ایدهآل گره خورده.
به علاوه، آب و هوای ناب زینت بخش شهرکهای شمالی است و سکوت و آرامش بر در و دیوارش قد علم کرده. این عوامل سبب شده نمره قبولی را به شهرکهای شمالی بدهند و آنها را بهترین مکان برای احداث ویلا خطاب نمایند.
پروژه ساخت شهرک با این هدف استارت خورد که انبوه سازان جنگل خواری را کنار بگذارند و برای ساخت ویلا در حجم انبوه، به شالیزارها و مراتع سبز این خطه متوسل نشوند، ساخت شهرک را آغاز کردند تا به طبیعت شمال دست درازی نشود، تا اگر قرار است ویلایی ساخته شود طبق اصول رقم بخورد و مطابق با ضوابط پیش برود.
بنابراین این بخش را این گونه به پایان میبریم: شهرکسازی در شمال، صنعت ساخت ویلا را به جلو هُل داده و ویلاسازی را رونق بخشیده است، بر جنگل خواری خطی قرمز کشیده و نقطه پایانی بوده بر ویرانی طبیعت.
دهکده گردشگری، جزء لاینفک شمال
پیش از آن که این قسمت را تخصصی استارت بزنیم بد نیست حول محور گردشگری به بحث بنشینیم و کمی از دهکده گردشگری در شمال سخن بگوییم.
اذعان نمودیم تخریب اراضی کشاورزی در شمال، چالشی است اساسی و معضلی است بزرگ.
آن زمان که انبوه سازان به جان طبیعت شمال افتادند تا ویلاهایشان را بالا ببرند و اماکن تفریحی رقم بزنند، عدهای نتوانستند به تماشا بنشینند، تدابیری اندیشیدند و راهِ نجاتی ارائه نمودند. یکی از این چترهای نجات، دهکده گردشگری است.
شاید برایتان سؤال باشد دهکده گردشگری چیست؟
"دهکده گردشگری، تفریحی"، مکانی است به زیبایی دهکده و محلی است برای گردشگری و تفریح خلاصه این که در یک دستش ویلاست و در دست دیگرش اماکن تفریحی.
مهمترین نکته در خصوص دهکده گردشگری، ساخت آن در مکانی استاندارد با کاربری تعریف شده است.
چنین دهکدههایی بر شالیزارها سوار نشدهاند یا جای مزارع کشاورزی را تنگ نکردهاند بلکه در زمینهایی قد برافراشتهاند که باید.
همین نکته دلگرممان میکند، سبب میشود شهرهایی را برای خرید ویلا انتخاب کنیم که دهکده گردشگری در چنته دارند و به چنین مناطق تفریحی آراستهاند.
دهکده گردشگری را از بُعدی دیگر هم رصد کنیم. چنین دهکدههایی مزین به انواع ویلا هستند اما این تمام ماجرا نیست. کمپهای ارزان قیمت، در بخشی دیگر از دهکده رخ نمایی میکنند. میدانید رسالت چنین کمپهایی چیست؟
میزبان موقت گردشگران و توریستها هستند. این کمپها که اذعان نمودیم ارزانند و مناسب، توریستها را با آغوش باز میپذیرند و بستری امن برایشان فراهم میسازند تا به گردشگری بپردازند و آسوده از اماکن مختلف دیدن کنند.
حسن ختام این بخش یک جمله است: پروژه احداث دهکده گردشگری، ایدهای است ناب که صنعت و مراحل ساخت ویلا را متحول میسازد و ویلاسازی را چند پله به قله نزدیکتر میکند.
نوبت به پروژه احداث سد در شمال میرسد
سدسازی لازمه رشد صنعت ساخت ویلا در شمال
این قسمت را اختصاص دادهایم به پروژه ساخت سد در شمال، این جا انحصارا از سدسازی خواهیم گفت.
میدانستید سدسازی نیز نقطه مقابل جنگل زدایی است؟
یعنی آن جا که به ساخت سد مبادرت میورزند و آجرهای سد را روی هم میگذارند، تخریب جنگل جایگاهی ندارد و ویرانی طبیعت نقش برآب میشود.
ساخت سد، بستر لازم برای تأمین آب شرب را فراهم میکند، در شرایط کنونی که کم آبی دغدغهای است بزرگ و فکری است عظیم، احداث سد خیالمان را آسوده میسازد و ما را به خرید ویلا ترغیب میسازد
به واقع در شهرهایی که سدهای بزرگ قد علم کردهاند میتوان خرید ویلا را مطمئنتر انجام داد البته در مکانهایی که سدسازی را بر اساس قواعدش پیش بردهاند و با استناد به ضوابطش استارت زدهاند.
بنابراین نتیجهای که از این بخش عایدمان میشود در این جمله میگنجد: پروژه سدسازی در شمال، دست صنعت ساخت ویلا را بالا میبرد و لوایش را بر مکانی مرتفع مینشاند.
وقتی پای بازار به میان میآید
به خرید رسیدیم. بازارهای شمالی را تاکنون دیدهاید؟ همان بازارهای محلی ناب که با بوی باران خو گرفتهاند و با یک عطر دوست داشتنی در هم تنیدهاند.
بازارهایی که تا چشم کار میکند غرق در انبه شمالند و تمشک ترش، ماهی سفید دارند و البته خاویارِ لذیذ. به اردکهای زنده مزین شدهاند و با پرندههای شمالی شکیل گشتهاند.
این بازارها مهدِ فروشندگان دورهای است، همانها که خرده کالاهایشان را با عشق عرضه میکنند و خدماتشان را با محبت تقدیمان مینمایند.
باید اعتراف کنیم قدم زدن در چنین بازارهایی کم از تلهکابین سواری ندارد، تفریحی است روحافزا و فعالیتی است دلچسب، اینطور بگوییم بازار محلی شمال جاذبهای است گردشگری. با شنیدن لهجه زیبایی شمالی این گردشگری به کمال میرسد، به وجد میآییم و وسوسه میشویم ساعتها در چنین فضایِ نابی پرسه بزنیم.
بازارهای شمال محدود به همین مورد نیست، رد بازارهای تجاری لوکس در این خطه از کشور نیز محسوس است. اگر دوست دارید روسریهای ترکمن بخرید یا لباسهای چشمنواز شمالی خریداری کنید، مراکز خرید شمال را نشانه بگیرید و رهسپار خیابانها شوید.
به اصلِ موضوع برگردیم. راهاندازی چنین بازارهای بکری، سبب شده پای گردشگران بیشتری به شمال باز شود. کم نیستند آنها که شمال را به واسطه چنین امکاناتی، شهری محبوب میدانند و مایلند روزگار را در این خطه کشور بگذرانند.
راستش را بخواهید هر چقدر هم بگوییم مناطق لوکس چنانند و مراکز لاکچری چنین، باید اقرار کنیم گاه دلمان لک میزند برای همین بازارهای محلی که با ساده زیستی خو گرفتهاند و زیبایی در جای جایشان جاری است.
این بحث را نیز این گونه به پایان میبریم: صنعت ساخت ویلا، با راهاندازی بازارهای محلی و مراکز خرید شمال، حرکتی رو به جلو تجربه نموده.